دل شکسته
تنهایی


چه سخت است،

تشییع عشق بر روی شانه های فراموشی ،

و دل سپردن به قبرستان جدایی ،

وقتی که میدانی پنج شنبه ای نیست ،

تا رهگذری ،

بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند…

نوشته شده توسط مهران یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, (18:9) |

گاهی وقتها مجبوری احمق باشی!

 

روی کاغذ مینویسم "دستهای تو"

و روی ان دست میکشم...!


 

نوشته شده توسط مهران یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, (18:6) |

در یک روز خزان پاییزی پرستویی را در حال مهاجرت دیدم!به او گفتم:

چون به دیار یار میروی به او بگو دوستش دارم و منتظرش می مانم.

بهار سال بعد پرستو نفس نفس زنان امد

و گفت:

دوستش بدار ولی منتظرش نمان....


 

نوشته شده توسط مهران یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, (18:6) |

 

خوش به حال باد

گونه هایت را لمس میکند

و هیچکس نمیپرسد که با تو چه نسبتی دارد!

کاش مرا باد می افریدند

وتو را برگ درختی....

عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟!

در هم میپیچند و عاشق تر میشوند!!

نوشته شده توسط مهران یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, (18:1) |

 

 تمام ترانه هایم ترنم یاد توست 

 

 و تمام نفسهایم خلاصه درنفسهای توست 

 

 ای زلال ترازباران وپاکترازآیینه به وجود پرمهرتومیبالم 

 

 وتورا آنگونه که میخواهی دوست دارم 

 

 پرنده خیالم با یاد تو به اوج آسمانها پرخواهد گشود 

 

 و زیبایت رابه رخ فرشتگان خواهدکشید 

 

 تبسمی از تو مراکافیست که ازهیچ به همه چیزبرسم 

 

فقط تو میدونی

فقط تو میتونی عزیزم

خیلی دوست دارم گلکم

نوشته شده توسط مهران چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, (18:47) |

 

روز مـی بــــــــوسمت ۱روز کـه بــــاران مــــی بـارد

۱روز کــــه چتـــرمــــــــــان دو نـــــــفره شــده ...

۱روز کـه همـه جـا حســابی  خـــــــــــیس اســـــــــت ..

۱روز کـه گونــــــه هایــت از ســـــــــــرما

ســــــــــرخ ... ســـــــــــــرخ

شـــــــده ..ارامــــــــــــتر از هــر چـه تصـــــــــــورش را کــــــنی

اهســــتــــــــــــــــــــه

 مـــــــــــی بوســمتـــــــــــــــــــ ....

 

 

 

نوشته شده توسط مهران چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, (18:46) |

 

دیشب از دلتنگیت بغض گلویم را شکست

گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست
من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل
تا بماند یادی از روزی که بر قلبم نشست

 

نوشته شده توسط مهران چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, (18:44) |

 

نوشته شده توسط مهران چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, (18:36) |

 

مرده متحرک 




وقتی نمیدونی تو دلت چی میگذره ! 

وقتی نمیدونی از این دنیای لعنتی چی میخوای!

وقتی قبل از اینکه چیزی رو بخوای اون چیز نابود میشه !

وقتی همه باهات قهرند!

وقتی نفــــــــــــــــــرین شده ای !

چه دلیلی داره که ارزویی داشته باشی؟ چه دلیلی داره چیزی رو دوست داشته باشی ؟ چه دلیلی داره به زندگی ادامه بدی؟ 

نوشته شده توسط مهران چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, (18:32) |

 یه وقتــــــایی

یه وقتــــــایی هست که جواب همه نگرانیـــات و دلتنگیات میشــه یه جمله که میكوبن تو صورتــــت "بهم گیر نـــــــده، حوصله ندارم.!!!!!

نوشته شده توسط مهران چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, (14:2) |

صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 11 صفحه بعد