کبریت را روشن میکنم و آرام کنار گوش سیگار می گویم :
عصر ، عصر نامردهاست رفیق ! و یک بار دیگر برای آرامش خودم . . .
رفیق سوزی میکنم . . .
به همان اندازه که دود سیگارم از من دورتر می شود یاد تو به من نزدیکتر می شود . . .
به نام سیگار
خیره شدم به دریا و هی سیگار میکشمبا دود سیگار نقش چشاتو میکشم
درین محاکمه تفهیم اتهام ام کن
سپس به بوسه ی کارآمدی تمام ام کن
اگرچه تیغ زمانه نکرد آرام ام،
تو با سیاست ابروی خویش رام ام کن
به اشتیاق تو جمعیتی ست در دل من
بگیر تنگ در آغوش و قتل عام ام کن
شهید نیستم اما تو کوچه ی خود را
به پاس این همه سرگشتگی به نام ام کن
شراب کهنه چرا؟ خون تازه آوردم...
اگر که باب دلت نیستم حرام ام کن
لبم به جان نرسید و رسید جان به لبم
تو مرحمت کن و با بوسه ای تمام ام کن
گفته بودی درد دل کن گــــــــــاه با هم صحبتی
کو رفیق راز داری؟ کــــــــــــــو دل پرطاقتی؟
شمع وقتی داستانم را شنید آتش گـــــــــرفت
شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتـــــــــــی
تا نسیم از شرح عشقم باخبر شد، مست شد
غنچهای در باغ پرپر شد ولی کــــــــو غیرتی؟
گریه میکردم که زاهد در قنوتم خیره مــــــــاند
دور باد از خرمن ایمان عــــــــــــــــــــاشق آفتی
روزهایم را یکایک دیدم و دیـــــــــــــــدن نداشت
کاش بر آیینه بنشیند غبار حســـــــــــــــــــرتی
بسکه دامان بهاران گل به گل پژمرده شــــــــد
باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتــــــــــــــی
من کجا و جرئت بوسیدن لبهای تـــــــــــــــــــو
آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتـــــــــــــــــــــی
زندگی چیست؟
میزی برای کار، کاری برای تخت
تختی برای خواب، خوابی برای جان
جانی برای مرگ، مرگی برای سنگ
"سنگی برای یاد"
دلم میخواهد به کما بروم تا کمی جدا شوم از هر هیاهو ایی
و آرام بگیرم برای همیشه

از يه جايی به بعد آدم ديگه دوست نداره همه چی درست بشه!
دوست داره
همه چی تموم بشه...

ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ
ﯾﻪ ﺷﺒﺎﯾﯽ
ﺑﻪ ﯾﻪ ﺍﺩﻣﺎﯼ ﺧﺎﺻﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺩﺍﺭﯼ
ﮔﻮﺷﯿﺘﻮ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﯼ ﺷﻤﺎﺭﺷﻮ ﺑﮕﯿﺮﯼ
ﺍﻣﺎ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﺱ
ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺩﻟﮕﯿﺮ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﺑﺨﻮﺩﺕ
ﻣﯿﺎﯼ
ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﯼ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺻﻔﺤﻪ ﯼ
ﺧﺎﻟﯽ ﺑﯿﺠﻮﺍﺏ
ﺍﺷﮑﺎﺕ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﺷﺪﻥ
ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﯿﮕﯽ
ﺍﻭﻥ ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ
ﺍﺧﺮﺵ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯼ ﺷﺪ ...?
مادر " مرا ببخش درد بدنم بهانه بود !
کسی رهایم کرده بود...
که صدای بلند گریه ام؛
اشک هایت را در آورد...!!!
با وحشی ترین حیوون اگه محبت کنی
جوابتوبامحبت میدن
نمیدونم چرا بعضی از آدما محبت میبینن
وحشی میشن
خدایا!!!!!!
یا خیلی برگدون عقب
باخیلی بزن جلو
اینجای زندگی دلم خیلی گرفته!!!
دوستت دارم
را هم به من گفت هم به او
نمیدانم میخواست
خیانت کند یا عدالت ؟!؟!؟!؟!؟!؟؟!؟!؟!